مــــــن و تـــــو و یک مشت خاطرات له شده..... مــــن تــــو و یک دنیا تنهایی....... آنقدر از تو نوشتم که حالا جز دستی برای مرور خاطره هیچ چیز ندارم....... و جز سقفی برای تنهایی ام ماوایی ندارم.......... دلم شکست و
صدای فرو ریختن سقف خاطراتم را هیچ کس نشنید............. حالا اگر گریه چشمانم را گرفت دیگر به یادت نیستم و اگر لبخند میزنم برای تو نیست.........